سیسمونی چینی
دیروز 14/شهریور/93 رفتیم سیسمونی نیکا خانومـــ رو چیدیم .پرده اتاق که دوخته شد بلافاصله سیسمونی نیکا رو جمع کردیم و با کلی سختی توی ماشین جمع کردیم و راه افتادیم به خونه نیکا خانومـــــ .
اینم از وضعیت خونه ی ما موقع جمع کردن سیسمونی نیکا جونمـــــــــــ
اول رفتیم وسایل بهداشتی مثل پودر بچه و ... خریدیم و بعد رفتیم خونه نیکا خانومیـــ و شروع به چیدن کردیم .من و خواهری اصلا تفاهم نداشتیم!!اون میگفت همه ی لوازمو از جعبش دربیاریم ولی من میگفتم باید بمونه داخل جعبش چون کثیف میشه بعدا میخوای برای نیکا کوچولو استفاده کنی
سر چیدمان وسایلم که دیگه خسته شدیم تا سر یه جور چیدن به تفاهم رسیدیم.خلاصه کلی اختلاف نظروجود داشت !!
بابای نیکا هم شیرینی خریده بود و پدر منم شام...خلاصه شب خیلی خوبی بود با تمام خستگی که داشت.ولی خوب هنوزم یه سری کم و کسری هست که باید کامل بشه .مثل عروسک و... .لباسایی که مامانم دوختههم هنوز کامل نشدن ولی به دلیل ذوق و عجله ای که من و مامان نیکا داشتیمدیشب سیسمونی رو چیدیم...
مبارکت باشه نیکا جونمــــــــــــــــ
ایشالا کامل که شد عکساشم میذارم
-----------------------------------------------------------------
42 روز تا زمینی شدن فرشته کوچولو ی ما