یک یادگاری :)
سلامـــــــــــــ دوستان و جیگر خاله
بازم روز دختر رو به تموم دخملای ناز و مهربون تبریک میگم
امروز داشتم لباسای نیکا رو توی ذهنم مرور میکردم یهو یاد یه لباس افتادم که داستان داره:
روزی که رفتیم برای تعیین جنسیت جیگر خاله و معلوم شد خواهر عزیـــــــــز من یه دخمل خوشگل تو دلش داره من به خاطر ذوق بسیـــــــــــــــــــــــــــــار به مامانم گفتم (البته یواشکی تا خواهری نفهمه) من بایـــــــــد یه کادو به خاطر این عسل خاله به خواهرم بدم و تصمیم بر این شد که خواهری را تنها در ماشین کمی دورتر از مغازه مورد نظر بزاریم و یه دروغی بگیم که ما یه لحظه کار داریم زود میایمو همین هم شد.
خلاصه ما رفتیم به مغازه ای که من همیشه با حسرت نگاش میکردم و هربار از جلوش رد میشدم از خدا یه خواهرزاده می خواستم و هزار بار تمام لباسا رو زیر و رو کردیمو بالاخره یه پیراهن مناسب نه ماهگیش پیدا کردیم و دستور کادو کردنش رو به مغازه دار دادیم و از شانس ما کاغذ کادو دخترونه نداشتن. بالاخره خریدمونو کردیم و رفتیم و کادو رو تقدیم خواهر گلی کردیم و اونم خوشش اومد
اینم لباس مورد نظر
مبارکت باشه نیکا جووووووووووووونـــمـ