نیکا ,نفس خاله نیکا ,نفس خاله ، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره
وبلاگ نفس خالهوبلاگ نفس خاله، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

نیکا , عشـــــــــــــــــــق خاله

نیکا خانوم جمله بندی می کند ...

نیکا ی من ، جانان من 26 ماهه شد .  شیرین زبونیات داره کامل و کامل تر میشه .دیگه جمله های کوتاه میگی مثلا : نیکا بدرجون ـِلی دوسیه : نیکا پدرجونو خیلی دوست داره  آبداب چش نیکا بوشوژه : آفتاب چشم نیکا رو میسوزونه  نیکا داوِ هورد : نیکا دارو خورد  الان همین که یه برنامه تلویزیون شروع میشه سریع اسماشونو میگی  لباساتو سعی میکنی خودت بپوشی  قایم موشک بازی میکنیم باهم داد میزنی نیکا نیس میری پشت میز قایم میشی .بعد من دنبالت میگردم .یهو میای بیرون میگی نیکا ایناش میپری بغلم . دیگه داری بزرگ میشی و قشنگ معلومه داری تلاش میکنی مستقل کارهاتو انجام بدی  ...
9 دی 1395

25 ماهگی

سلام قشنگ ترینم شنبه 22/آبان/95 نیکای ما 25 ماهه شد مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارکه  نیکا عاشق ته دیگ سیب زمینی و میوه و گردو و کشمش و دنته . از وقتی سلام خوبی گفتنو یاد گرفتی گوشیو خودت برمیداری و میری تو تلگرام و وویس میذاری سلام خوبی .کل گروه های ماها پرشده از سلام خوبی های نفسم :))))))))) نیکا یه سری پیمونه های کیک پزی داره خونه ی ما .همش اونا رو برمیداره و آشپزی میکنه باهاشون مثلا . یه وقتاییم مثلا کیک درست میکنه و میاره به هممون میده همین که کسی چیزی بهت بده بلافاصله به اون طرف میگی میســــــــــی . تازه اگه به کسی چیزی بدی اگه نگه مرسی تو خوت یادآوری میکنی که بگه میســــــــی . فرهنگ لغا...
24 آبان 1395

جان جانان 2 ساله میشود

سالگیت مبارک  قشنگ ترینم ،عزیزترینم ، زیباترینم تولدت مبارک . امیدوارم همیشه تولداتو با شادی زیر سایه مامان و بابای مهربونت جشن بگیری . نیکا پنج شنبه 22/مهر/95 2 ساله شد تولدت 5شنبه بود اما چون فردای عاشورا بود .جمعه 23/مهر تو باغ خاله اکرم جشن گرفتیم . شب قبلش که نیکا با مامان و باباش رفته بود کیک سفارش بده یاد گرفته بود بگه کیک تولد . میگفت تِت تَلُد .بعدشم که میپرسیدیم چندسالته میگفت دو س(سال). اولش کلی عکس گرفتیم .تو با عشوه هات کلی دلبری کردی .بعدش کادو ها رو باز کردیم چون نیکا دیگه تحمل نداشت واسه باز کردنشون .من فقط کادوی اصل کاری رو میگم : مامان و بابات پلاک اسمتو خریدن. بعدش ناهار خوردیم .ن...
23 مهر 1395

اواخر یک سالگی

سلام قشنگ ترین خواهر زاده ی دنیا  این روزا مهم ترین دلیل برگشتنم از مدرسه به خونه ای .همین میرسم خونه یا بلند داد میزنی عـــــــــــــــــــــــاله یا میای جلو میگی بوس منو میکشی سمت خودت که بوسم کنی . خلاصه که عشــــــــــــــــق منی قندونم . این روزا دیگه دسشویی رفتنت راحت تر شده .خودت میری میشینی سر لگنت و جیش میکنی . البته بعضی وقتام فقط به طمعشکلات میری میشینی سر لگن . یه عروسکم داری اونم میشونی سر لگنش کنار خودت مثلا دوتایی جیش میکنید . فکر کنم نی نیت اصلا بچه ی خوبیم نیست جیش نمیکنه که هی دعواش میکنی .  دیگه غذاتو خودت میخوری .اصلانم نمیذاری کسی کمکت کنه . اگر کسی برای کمکت تلاش کنه داد و بیداد میکنی.گریه میکنی . ...
23 مهر 1395

23ماهگی

سلام قند عسل من امروز 22/شهریور/95 23 ماهت شد . 23 ماهگیت مبارک قشنگ ترین میریم سر فرهنگ لغات نیکا : داه :3تا معنی داره =شکلات ، لاک ،کلاه  بینی :مومی  ابرو:ابِلولولو امیرعلی :اَبِلِله آبمیوه:آبِ لولو هلو :لولو باس :3تامعنی داره بازم =لباس ،پاستیل ،بالش  شکلات هیس :عیس  دسشویی دو :پی  کفش :جَبش خربزه :اِبِزِس برق:بَ رقص: نی بابا:بابّااااایی درخت :دِعَت عینک :مَع  (ربطشو نمیدونم ) تمیزکردن :میززز عروس:عَوس سیب:جیب آلبالو : آبِلولو غذا و خوردنی :آم قاشق :اَعش  حموم :عَموم  ستاره تو آسمونه :دایی آبدوووو پایین ...
22 شهريور 1395

22 ماهگی

سلام نفسمــــ قندعسل ما جمعه 22/مرداد/95 22 ماهه میشه مبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارکه  فرهنگ لغات نیکا خانوم  دریا : دودَیی ماه تو آسمونه : دایی آبدووو تند تند :تون تون  پدرجون : جام جام  چیز : جیبش  بینی : بیمی  چشم :چیش  لپ  نیکا :نینا  باد :بااااه  پتو :آف  ماشین :ماااش لاک :داااااه  شکلات :دااااه  بغل :بــــــــَ  کلیبس :بیبس  اسب : ابـــــــــس  هواپیما : هَپِی چند روز پیش رفتیم یه مسافرت یک روزه به شمال .اونجا اسب و گاو داشت .نیکا انقدر خوشحال بود از دیدن اونا که نگوووو . ب...
21 مرداد 1395

21 ماهگی

سلام نیکای من  21 ماهگیت مبارک عشق .امیدوارم سال های سال با خوشی و سلامتی زندگی کنی این مدت بازم به دایره ی لغاتت اضافه شده : گاو :جااااو     جوراب :جٌ آب    هندونه :عِنونه    حشره : حشــــــه  بالش :لا لا         سروش :شووووووش هادی :آددددی         گوش :جوش  آب بده :آپ بِجِه         سگ :دَد  داغ :دااااااه            خوک :خخخخخک بستنی :مَعس         فیل :پیل شست :دَشت       کیک :تِیت دیگه یادم نمیاد ... این روزا داری سعی میکنی...
28 تير 1395

این روزا....

سلام عزیز دل خاله .ببخشید که این روزا زیاد نمیام وبلاگت .البته دلیلش به خودت مربوط میشه .چون همین که لپ تاپو دست یکی از ماها ببینی گیر میدی که کلیپای پیرمرد مهربون ببینی .الانم که دارم برات مینویسم تو حواست جای دیگه ست که اجازه دادی از لپ تاپ استفاده کنم .راستش دیگه تقریبا من تمام شعرای پیرمرد مهربونو حفظم و وقتی که پیرمرد مهربون پلی میشه منم باهاش میخونم بازم با تاخیر باید بهت دو تا ماهگردو تبریک بگم . 19 ماهگیت که 22/اردیبهشت/95 بود .و 20 ماهگیت که 22/خرداد/95 بود .که دقیقا بین این دوتا ماهگردت من بیچاره مشغول امتحانای خرداد بودم و وقت نداشتم بیام وبلاگت .ایشالله که همیشه سالم و خوشحال باشی عزیزدل من  به گوش میگی جوش  ب...
5 تير 1395

17و18 ماهگی

سلام عزیزدلم خیلی وقته که نیومدم ... شما 22/اسفند/94 17 ماهت شد .ولی خب نشد بیام بهت تبریک بگم 22/فروردین/95  18 ماهه شدی .یک ساله و نیمه که تورو داریم عزیزذلم .یه روز که نمی بینیمت دلمون برات پرمیکشه . ما عید95 رو رفتیم کیش. اونجا فکر میکنم ازهمه بیشتر به تو خوش گذشت .موقع خرید که یه ماشینایی بود واسه بچه ها کرایه میدادن .تو عاشق اونا بودی همین میرفتیم مرکز خرید میگفتی داب داب .بیشتر از نیم ساعتم بیدار نمی موندی .سریع توی اونا خوابت میگرفت.توی پارک دلفینم که کلــــــــــــــــــــــــی خوش گذشت بهت .قسمت پرنده ها خواب بودی ولی موقع سیرکش و خود برنامه دلفینا بیدار بودی خیلی خوشت اومده بود. مامانت از اسفند میره سرکار و تو ا...
16 ارديبهشت 1395